چهاردهمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی موزۀ دانشگاه فردوسی با موضوع «موزه به مثابۀ رسانه» با سخنرانی آقای رضا دبیرینژاد دوشنبه 24 آبان ماه 1400 برگزار شد.
در این نشست ابتدا آقای امیرمحمّد باقرینژاد، دبیر جلسه در مورد اهمیت موضوع موزه و رسانه سخن گفت و به بیان پیشینۀ مختصری از فعالیتهای آقای دبیرینژاد پرداخت.
در ادامه آقای دبیرینژاد موزهدار و رئیس موزۀ ملک دربارۀ اینکه آیا موزه رسانه است یا خیر، سخنان خود را شروع کرد و گفت:
اگر رسانه را بستر ارتباط و انتقال پیام در نظر بگیریم با این مبنا میتوانیم موزه را رسانه بدانیم.
اهالی رسانه، رسانه را با ابزار رسانه یکی تلقی میکنند. موزه رسانه هست ولی ابزار رسانهای نیست. موزه یک وسیلۀ ارتباطی نیست ولی از ابزارهای ارتباطی مختلف برای رسانه شدن استفاده میکند.
آقای دبیرینژاد در ادامه افزود: در ابتدا مجراهای ارتباطی در موزهها ساده بودند اما امروزه موزهها از همۀ ابزارهای رسانهای برای مجراهای ارتباطی خود بهره میبرند.
موزهها با تنوع مجراهای ارتباطی روبهرو هستند و باید نقش بیبدیلی برای موزه قائل باشیم؛ نقش موزه را نمیتوان با رسانه یا حتی ابررسانه مشابه دانست.
موزه یک رسانۀ جمعی است و پیامها را برای همگان ارسال میکند و در دسترس همگان است.
امروزه رسانهها هر چه دموکراتتر باشند انتقال پیام بهتر انجام میشود. موزهها هم به سمت رسانههای تعاملی و اجتماعی حرکت کردند و این اجتماعیتر شدن فضای موزه را دموکراتیزهتر میکند.
تغییر از شیءمحوری به مخاطبمحوری تغییر نگاه رسانهای موزههاست. در دورهای موزهها اهمیت را به شی میدادند و پیام را در شیء میدیدند اما اکنون پیام و نتیجه را در مخاطب میبیند و در اینجاست که دموکراتیزه شدن موزه اتفاق میافتد.
دبیرنژاد در ادامه تأکید کرد: موزهها ابررسانههایی جمعی هستند که امروز نقش تعاملی و اجتماعی هم دارند و این نقش رسانهای امروز موزههاست.
وی افزود: رسالت و نقش رسانهای موزهها در صورتی محقق خواهد شد که برای موزهها نکات زیر را در نظر بگیریم:
1. چند مجرایی بودن
2. تعاملکننده با مخاطب
3. دادن نقش فاعلی به مخاطب تا این که خودش تولیدکنندۀ پیام باشد.
آقای دبیرنژاد در پایان به تفاوت عمده و متمایز موزه با دیگر ابررسانهها پرداخت و اظهار کرد: حضور زندۀ مخاطب در موزه است که متمایزکنندۀ موزه از دیگر رسانههاست و فواید فراوانی برای موزه و نقش رسانهای آن دارد .
@mafakherferdowsi